معرفی «ابو ولید محمد بن رشد»

1402-07-26

ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد (۵۲۰-۵۹۵ هـ.ق) مشهور به حفید (نواده) شارح، فیلسوف، فقیه و پزشك برجسته غرب جهان اسلام (اندلس) بوده است. ابن رشد، در زبان لاتین به اوروئس [Averroes] معروف است وی همچنین خالص‌ترین فیلسوف ارسطویی در میان فیلسوفان مسلمان است. 

ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد (۵۲۰-۵۹۵ هـ.ق )، مشهور به حفید (نواده) شارح، فیلسوف، فقیه و پزشك برجستۀ غرب جهان اسلام (اندلس) بوده است. ابن رشد، در زبان لاتین به اوروئس [Averroes] معروف است و خالص‌ترین فیلسوف ارسطویی در میان فیلسوفان مسلمان است. 
او در قرطبه از خاندانی از فقیهان و دانشمندان دینی به دنیا آمد. در همانجا فقه و پزشکی آموخت و سپس برای اکمال تحصیلات خود به مراکش سفر کرد. در فقه و پزشکی و نیز در فلسفه به مقام استادی و حجیت رسید. در اشبیلیه (سویلا) و قرطبه مانند پدر و جدش مدتی منصب قاضی القضاوت داشت و نیز طبیب شخصی خلیفه بود. بعدها به دلیل نظریات فلسفی که داشت مورد حمله قرار گرفت و از کار برکنار شد، ولی مدت کوتاهی پیش از مرگ دوباره منزلتی را که داشت به او دادند.ابن رشد بزرگترین شارح و مفسر ارسطو در جهان اسلام بوده است. بنا به گفته هـ.ا.ولفسون (یکی از معتبرترین محققان درباره فلسفه قرون وسطی و خصوصا تفاسیر ارسطو) روی هم رفته ابن رشد سی و هشت شرح بر آثار مختلف ارسطو نوشته، و رساله‌های کوتاهی درباره سیماهای خاص فلسفه ارسطو تالیف کرده است.
ابن رشد معمولا درباره هر موضوع که چیزی می‌نوشت، بنابر روش سنتی، سه رساله تالیف می‌کرد. یکی مختصر یکی متوسط و یکی مفصل. در مورد پنج اثر از آثار ارسطو، که فیزیک (طبیعیات) و متافیزیک (مابعدالطبیعه) هم در میان آن‌هاست، هر سه نوع رساله این رشد برجای مانده است. از این گذشته ابن رشد کتاب‌هایی در نجوم و فیزیک و پزشکی نیز تالیف کرده است. یکی از مهم‌ترین آثار ابن رشد «تهافت التهافت» که در این کتاب اعتراضات و اشکالاتی که غزالی در «تهافت الفلاسفه» بر فیلسوفان وارد کرده را جواب داده است. ولی اثری که این کتاب ابن رشد در محیط اسلامی داشته، به پای کتاب تهافت الفلاسفه غزالی نمی‌رسد.
ابن رشد به فلسفه با نگاهی غیر از نگاه ابن سینا و فارابی می‌نگرسیت. او فلسفه شرق اسلامی را که آمیخته با کلام و عرفان و تصوف بود نقد می‌کرد و حوزه فلسفه را مستقل از دین می‌انگاشت. البته بین دین و فلسفه تفاوت می‌گذاشت ولی به تضاد آن دو با یکدیگر قائل نبود اما ممزوج شدن این دو با یکدیگر یعنی تبدیل دین به فلسفه و فلسفه به دین را شدیداً انکار می‌کرد. وی براساس همین طرز فکر کتاب‌هایی همچون فصل‌المقال در رد فصل‌التفرقه بین الاسلام و الزندقه امام غزالی و یا الکشف عن مناهج الادله را نگاشت. او فلسفه را بی‌پیرایه می‌خواست به همین دلیل بود که در بین اروپاییان قرون وسطی به عنوان مهم‌ترین شارح ارسطو شناخته شده بود. آراء و نظریات وی در رنساس تاثیر داشته است این مطلب امری غیرقابل‌انکار است دلیل این امر شاید نفی فلسفه اسکولاستیک و ندای بازگشت به ارسطوگرایی باشد، و شاید این چیزی بود که اروپاییان آن زمان می‌خواستند، یعنی عقلانیت صرف و بازگشت به ارزش‌های یونان باستان.
عجیب اینجاست که چنین شخصی تا قرون متاخر در بین مسلمانان شناخته شده نبوده است، حتی فلاسفه اسلامی نیز به او بی‌مهری روا داشته‌اند. او که تنها با یک کتاب در رد اشکالات و اتهامات غزالی بر فیلسوفان، ایراداتی را که تا مدت‌ها همچنان بر فلاسفه وارد بود را پاسخ گفت اما شرقیان نامی از وی در آثار، نقل قول‌ها و تذکره‌های خود نیاورده‌اند. این‌که آثار ابن رشد بین جوامع مسلمان قبول عام نیافته است عللی دارد. از آن دست، می‌توان به تفاوت نگرشی او در فلسفه با دیگر فیلسوفان به خصوص فیلسوفان شرق اسلامی بود. وی به گسست فلسفه از دین قائل بود، نیز روش شرقیان در تعامل با فلسفه را خوش نداشت که آن را با کلام و عرفان آمیخته بودند بلکه قائل به بازگشت به فلسفه ناب و اصیل بود که ارسطو در نظر او، آن بود.
علی رقم آنکه ابن رشد در جهان اسلام تاثیر چشمگیری نداشت ولی در مغرب‌زمین، باید گفت که ابن رشد موثرترین متفکر اسلامی بوده است. توماس آکویناس (فیلسوف و متکلم مسیحی) وی را به نام «شارح» و دانته به او به عنوان «آنکه تفسیر بزرگ را نوشته» اشاره کرده است. همچنین بسیاری از آثار ابن رشد به ترجمه‌های لاتین و عبری در دست است که شاید اصل عربی آن‌ها موجود نباشد. آثار او نه تنها در قرن در قرن هفتم هـ.ق (سیزدهم میلادی) به عبری و لاتینی ترجمه شده بلکه بار دیگر در قرن دهم هـ.ق (شانزدهم میلادی) که مشروح او مورد توجه و بحث شدید است قرار گرفته است، از این آثار ترجمه‌های جدیدتر فراهم آوردند. تاثیر وی در اروپا بدان حد است که نقاش برجسته‌ای همچون رافائل تابلویی از او کشیده است و گفتنی است مجسمه‌ای از وی همچنان در زادگاهش قرطبه اسپانیا نصب است همچنین سیارکی در آسمان با نام (۸۳۱۸ ابن رشد) به نام وی نام‌گذاری شده است.
ابن رشد در اروپا صاحب مکتب نیز شد! مکتب او به نام خودش اوروئسیسم نامیده شد گرچه ارباب کلیسا به شدت با نشر افکار و آثار او مخالفت کردند، اما این مخالفت مانع از تاثیرگذاری او نشد و حتی برخی از متفکران اروپایی مکتب او را سرآغاز رنساس می‌دانند اروپائیان تا مدت‌ها وی را خاتم فلاسفه اسلامی تلقی می‌کردند.
هرچند روی هم رفته، سیمای ابن رشد، بدان صورت که در مغرب‌زمین شناخته شده، و او را از مخالفان دینی مبتنی بر وحی می‌دانند، با حقیقت حال او مطابق نیست و در واقع میان ابن رشد فیلسوف مسلمان و «اوروئس لاتینی» که با سوء فهم بعضی از تعلیمات او در مغرب‌زمین وی را بدان صورت شناخته اند، تفاوت وجود دارد.

منبع:
-کتاب علم و تمدن در اسلام
- مرکز دایرالمعارف بزرگ اسلامی